کد مطلب:129479 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:109

خبر قتل قیس بن مسهر صیداوی
آنگاه حسین (ع) گفت: با من از خبر مردی كه پشت سر نهاده اید، بگویید. مجمع بن عبدالله عائذی - یكی از آن چهار تنی كه آمده بودند - گفت: بزرگان قوم را رشوه های كلان داده اند و جوال هاشان را پر كرده اند. دوستی آنان را به خود جلب می كنند و به صف خودشان می برند. آنان بر ضد تو همدستند!

دیگر مردم، دل هاشان به تو مایل است ولی، فردا شمشیرهاشان بر روی تو كشیده می شود!

فرمود: بگویید از پیكی كه نزدتان فرستاده ام چه خبر دارید؟

گفتند: او كه بود؟

فرمود: قیس بن مسهر صیداوی

گفتند: بله، حصین بن نمیر او را دستگیر كرد و نزد ابن زیاد برد، ابن زیاد به او فرمان داد كه تو را و پدرت را لعنت كند. ولی او بر تو و پدرت درود فرستاد و ابن زیاد و پدرش را لعنت كرد و مردم را به یاری تو خواند و از آمدنت به آنان خبر داد. سپس به فرمان ابن زیاد او را از بالای قصر به زیر افكندند.

اشك در چشمان حسین (ع) جاری شد و نمی توانست خودداری كند. سپس گفت: «... فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر» (احزاب /23)؛ برخی از ایشان مردند و برخی در


انتظارند و هیچ تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود نداده اند. خداوندا ما و آنان را در بهشت جای ده و در جایگاه رحمت خویش و در كنار آنچه برای نیكان ذخیره كرده ای، گردآور. [1] .


[1] تاريخ الطبري، ج 3، ص 308.